" نما " يا " نمايش " (2)
" نما " يا " نمايش " (2)
نگاهي اجمالي به مباني نظري طراحي نما
گياهان
- از جعبه ي گل (2) در محل پنجره ها و گلدان، در محل ورودي استفاده شود.
کنج (3)
انواع طراحي کنج عبارت است از:
1) افزايش ارتفاع نما در کنج ها جهت مشخص کردن گره
2) عقب نشيني و افزايش ارتفاع نما جهت رسمي نمودن فضا
3) تبديل کنج به پخ
4) پيش آمدگي کنج ها
5) حذف قرينه سازي، جهت تأکيد بر روي مسيري خاص
اصول و قواع طراحي و ترکيب بندي نما
نماها و بالأخص چيدمان آن ها در کنار يکديگر در چهار سطح پايه (Base or Ground Level)، بدنه (Body)، بالا (Top) و تاج (Cornice)، بايد مورد توجه قرار گيرند. به کارگيري اين استراتژي طراحي نه تنها فاسادهاي موجود در جداره ي فضاي شهري را به هم مرتبط مي سازد بلکه موجب درک بهتر فضا و مقياس از ديد عابر پياده شده و فضا تعريف بهتري مي يابد. دو قسمت بالا و تاج به صورت مشترک به عنوان سطح آسمان (Sky level)، جايي است که ساختمان هويت منحصر به فرد خود را پيدا مي کند. (شکل 8)
هر اثر هنري از دو قسمت کلي عناصر طراحي و اصول طراحي (4) تشکيل مي شود. عناصر طراحي به اجزاي تشکيل دهنده ي اثر (کل) گفته مي شود در حالي که اصول، قوانين طراحي هر اثر مي باشند. به عبارتي ديگر، اصول قوانيني هستند که بايد از آن پيروي نمود در حالي که عناصر، اجزايي هستند که به شما اجازه ي تکميل قوانين را مي دهند. تا به امروز اصول گوناگوني در جاي جاي دنيا و توسط طراحان مختلف جهت شناخت و ارزيابي آثار معماري، در راستاي کيفياتي همچون زيبايي، مورد استفاده قرار گرفته است. ويترويوس (5) سرچشمه و پدر تئوري معماري، معتقد بود که " ........ معماري وابسته به نظم، آرايش (جانمايي)، تقارن، هماهنگي و ويژگي هاي کالبدي و اقتصادي مي باشد ........ ". از زماني که ويترويوس اين کلمات را نوشت، زبان ترکيب بندي بيش تر، در چندين زمينه ي مربوط به توصيف کيفيتي اثر، دست خوش تغييرات شده است. ولي آنچه که مشخص و بديع به نظر مي رسد اشتراک چندي از اين اصول ميان معماران و صاحب نظر است.
نظم (Order)
ويترويوس معتقد است:
" ........ اندازه ي نسبت داده شده به اجزاي يک کل به صورت مجزا، و آرايش متقارن اجزا در تناسب کل اثر. در واقع جانمايي اجزا بر حسب اندازه آن ها. و منظور من از اين، انتخاب طرح از ميان اجزا و ايجاد يک کل مرتبط با هم مي باشد. "
آلبرتي معتقد است:
"........ هر چيز بايد به اندازه ي شخصي تقليل يابد تا کليه ي قسمت ها با يکديگر مرتبط گردد، راست يا چپ، قسمت هاي پايين با بالا، و هيچ چيزي در اين ميان مداخله نکند که موجب کاهش و کمرنگ نمودن نظم با مصالح گردد، و همه چيز به زواياي دقيق و خطوط مشابه نزديک مي گردد."
نظم در واقع شکل و تطابق با هم خواني کل است نسبت به چند جزء و باز هم خواني اين اجزاء نسبت به کل. در تعاريف متعددي که از زيبايي مطرح گرديده به خوبي نقش نظم و قانون در آن ديده مي شود. پالاديو (6) در تعريف خود از زيبايي مي نويسد: " .... فرم و يا تشابه يک کل، با توجه به ارتباط اجزاي مختلف با يکديگر و همچنين ارتباط اجزا با کل؛ تا اين که ترکيب به صورت يک کل مرتبط و يک بدنه ي کامل به نظر آيد. ترکيبي که در آن هر جزء متناسب و موافق جزء ديگر بوده و همگي جهت ايجاد آنچه در ذهن داشتيد (ايده طرح) لازم باشد."
جدول 1: هفت اصل کليدي طراحي شهري برگرفته از کتاب Urban Design Compendium
وحدت (Unity)
آرايش، نظم، ترتيب و تناسب روزنه ها در بدنه از مهم ترين عوامل رسيدن به وحدت به شمار مي روند. جا دادن و ترتيب روزنه ها در نما مي تواند به تقويت و يا کاهش وحدت بيانجامد. براي دستيابي به آرامش بصري در نما، روزنه ها بايد به صورتي در بدنه ي نما ترتيب يابند که چشم به راحتي و آساني از يک عنصر در نما به عنصر ديگر حرکت نمايد.
برنم، انديشه ي خود در مورد وحدت را در غالب عبارات زير بيان مي دارد:
" دو گونه زيبايي معمارانه وجود دارد، نوع اول مربوط به ساختمان منفرد است و نوع دوم زيبايي برآمده از آرايش منظم و مناسب تعدادي ساختمان است. رابطه ي ميان تمام ساختمان ها از هر چيزي مهم تر است." [6]
نظريه ي گشتالت (7)
1- قانون هم جواري (Proximity): عناصر به هم نزديک به صورت جسمي منسجم و يکپارچه دريافت مي گردند.
2- قانون تشابه (Similarity): عناصر شبيه به هم، به صورت يک شکل واحد درک مي شوند.
3- قانون امتداد (Good Continuation): انسان ها معمولاً جهتي را که توسط اشکال القا مي شوند دنبال مي کنند.
4- قانون شکل خوب (Pregnanz): يک شکل ترکيبي به صورت بهترين شکل ممکن (ساده ترين شکل نزديک به آن) تجزيه و درک مي شود. بهترين در اين جا يعني متقارن، ساده و اصلي.
5- قانون شکل و زمينه (Figure/Ground): شکل از زمينه ي خود جدا شده و به صورت مجزا درک مي گردد.
6- قانون تکميل (Clouser): انسان ها به وسيله ي تکميل فضاهاي باز و ايجاد فرم اصلي در ذهن خود، شکل مربوطه را درک مي کنند.
قوانين گشتالت نه تنها در مورد تک نما مورد استفاده قرار گرفته و ايجاد وحدت مي نمايد بلکه استفاده از اين قوانين در بدنه هاي شهري نيز سبب ايجاد هماهنگي بين نماها شده و در نتيجه بدنه ي شهري به صورت هماهنگ و متحد درک مي گردد.
دوگانگي (Duality)
تناسب (Proportion)
تناسب به هر دو عامل اندازه و تعادل مرتبط بوده و از لحاظ بصري به ارتباط صحيح يک قسمت به قسمتي ديگر و يا کل مجموعه اشاره مي کند. معماران رونسانس بر اين اعتقاد بودند که معماري همان رياضي است که به واحدهاي فضايي ترجمه گرديده است.[19] بيش تر استانداردهاي قابل قبول که امروزه از آن استفاده مي شود برگرفته از سيستم تناسبات يونانيان مي باشد. همان طوري که بدن انسان بر مقياس تأثيرگذار بود رياضي نيز بر تناسب تأثير گذاشت.
فيثاغورث (8) موفق به کشف اين مطلب شد که سيستم موسيقي يونانيان را مي توان توسط تصاعد هندسي بيان نمود. بعد از او افلاطون (9) از اين تئوري جهت تعريف زيبايي در تناسبات استفاده نمود. امروزه مستطيل هايي که از تناسب 2:3، 3:5 و يا 5:8 استفاده مي کنند را بسيار خوشايند و خوش فرم مي نامند. پالاديو (10)، که امروزه بيش تر براي طرح پنجره هاي پالاديان (11) او را مي شناسند – در سال 1570 چهار کتاب (12) در زمينه ي معماري به تأليف رسانيد و در آن تناسبات زيباي يک اتاق را به صورت، 2:3، 3:5 و 1:2 عنوان نمود. در طراحي نما، استفاده از سيستم تناسبات، به پديد آوردن ارتباط بصري بين کليه ي اجزاي نماي ساختمان کمک کرده و بدين وسيله حس هارموني و نظم به دست مي آيد (شکل 11). با وجود اين که مصالح، و سبک خانه ها متغير مي باشند تناسب صحيح فاقد زمان و مکان خاص مي باشد.
بدن متناسب انسان به چشم آدمي بسيار خوشايند و دلپذير مي باشد. به همين صورت معماري که با دقت از تناسبات انساني استفاده مي کند از لحاظ حسي، دلپذير و خوشايند به نظر خواهد رسيد. جواب اين موضوع در تناسباتي است که هزاران سال پيش با استفاده از اندام انسان به عنوان مدل، به دست آمده است.
مقياس (Scale)
يکي از روش هاي اندازه گيري مقياس استفاده از بدن انسان مي باشد. انسان به عنوان اصلي ترين ابزار اندازه گيري، ساليان سال مورد استفاده قرار گرفته است. معمولاً از " مرد ويترووين (14)"، اثر برجسته ليوناردو داوينچي براي نشان دادن اين موضوع استفاده مي شود. در گذشته چنين اعتقادي وجود داشت که اگر خدا انسان را به عنوان اشرف مخلوقاتش آفريد پس مي توان از بدن انسان در راستاي رسيدن به هارموني، به عنوان اندازه ي مرجع در قياس تطبيقي، استفاده نمود. يک سقف 8 فوت (2/5 متر) فضاي خانه را گرم و نرم و خودماني مي کند در حالي که سقف بلند کليساي کاتيدرال (cathedral) چشمان را به بالا کشانده و فضايي محترم به وجود مي آورد. مقياس هر چيز نسبت به ما، نحوه ي درک ما از اندازه ي آن را، تحت تأثير قرار مي دهد. به همين دليل در معماري استفاده و نشان دادن مقياس انساني (15) بسيار حائز اهميت مي باشد.
نماي ساختمان ها براي حفظ مقياس انساني فضا و کمک به درک بهتر محيط توسط عابر، بهتر است در ارتفاعي مناسب، فضا را شکسته و ملموس نمايند. اين قسمت از نما همان قسمت پايه ي ساختمان ناميده مي شود (شکل 8) عموم بر اين باورند که ساختمان هاي حجيم بهتر است جهت حفظ مقياس انساني و مقياس زمينه خود را به قسمت هاي کوچکتر تقسيم نمايند. (شکل 13)
ارتباط با مجاورت
مهم ترين عوامل مؤثر در ايجاد ارتباط شکلي ميان دو بناي مجاور در نماي شهري، رابطه ميان تناسب اجزا و اشکال روزنه ها، ورودي ها، سطوح پر نما، پيوستگي خطوط نماها و مواردي ديگر مانند رنگ و ترکيب مصالح مي باشد.
ريتم (Rhythm)
همانند الگوهاي موجود در طبيعت، ريتم به پيش بيني پذيري طرح کمک مي نمايد. بينندگان انتظار ديدن عناصر تکراري را در طرح دارند و اين امر با يک طرح خوب امکان پذير مي شود. اگر شما يک قوس ببينيد انتظار دومي را داريد و اگر يک ستون معرفي شود بايد ستون هاي ديگر به دنبال آن معرفي گردد.
ذکر اين نکته بسيار مهم است که در طراحي ساختمان هاي بزرگ ريتم بايد همراه با تغييري در نظر گرفته شود تا عابر پياده بتواند به صورت بصري اندازه طول و عرض ساختمان را درک نمايد.
همه چيز در ذهن انسان است:
نظريه پردازان گشتالت از سال هاي 1920 تا 1930 به تعريف و بررسي اصول طبيعي ادراک انسان از محيط پيرامون پرداختند. استفاده از اين يافته ها زماني اهميت مي يابد که بخواهيم از اصول اوليه ي معماري استفاده نماييم. اصل هم جواري (Proximity) و اصل تشابه (Similarity) نحوه ي فعاليت مغز انسان را در تعبير بصري اشکال، بافت ها، و اشياء و دليل ايجاد اغتشاش بصري در صورت جاي گيري ناصحيح آن ها، تشريح مي نمايد. هر ترکيبي از اشکال که به ما داده شود سعي بر ساده کردن آن به نزديک ترين شکل اصلي مي نماييم. اين مطلب مهم ترين نکته ايست که هنگام استفاده از اصول طراحي بايد بدان توجه نمود.
نتيجه گيري
طراح شهري موظف است اين چهارچوب را در قالب ضوابط و معيارها و به شکل اسناد هدايت طراحي شهري در اختيار معماران قرار داده و معمار نيز موظف است در قالب ضوابط ارائه شده به طراحي و اجراي تک نما بپردازد و جزيي انسجام يافته در کل ايجاد نمايد.
براي رسيدن به يکپارچگي و وحدت در بدنه ي شهري، توجه به موارد زير توصيه مي شود:
- خط بنا
- خط زمين
- فصل مشترک دو نما با يکديگر
- رنگ غالب زمينه
- جنس مصالح و بافت نماها
- تناسب روزنه ها
- رعايت الگوي پايه، بدنه و آسمان در طراحي نما به گونه اي که از دور و نزديک قابل فهم و درک باشد.
هر بنايي که در بدنه ي فضاي شهري بدون داشتن ارتباط و هماهنگي با بناهاي پيرامون خود بر پا شود، خطايي است که جبران آن، مستلزم سپري شدن سال هاي طولاني مي باشد.
پي نوشت
*دکتري شهرسازي، عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد قزوين
1-کارشناسي معماري و کارشناس ارشد طراحي و برنامه ريزي شهري و منطقه گرايش طراحي شهري و مدرس مؤسسه ي آموزش عالي غيرانتفاعي دانش پژوهان
Email: jaj_aja_80@yahoo.com
2-Flower Box
3-Corner
4-Elements of Design and Principles of Design
5- Marcus Vitruvius Pollio معمار رومي، ايده خود از معماري را بر حسب تناسبات بدن انسان به وجود آورد و پس از او Leonardo da Vinci اثر معروف مرد ويترووين (Vitruvin man) را با توجه به برداشت خود از ايده ويترويوس ترسيم نمود.
6-Andrea Palladio
7-Gestalt Theory
8-Paythagoras
9-Palto
10- Andrea Palladio
11-Palladian
12-The Four Books on Architecture
13-Vitruvius, Book III, chap. 1
14-Vitruvian man
15-Human Scale
1-اي ين بنتلي / محيط هاي پاسخده / مصطفي بهزادفر / دانشگاه علم و صنعت / 1382
2-کرير، راب / فضاي شهري / خسرو هاشمي / نشر خاک / 1383
3-سلطان زاده، حسين / ورودي در معماري سنتي ايران / دفتر پژوهش هاي فرهنگي / 1372
4-جهانشاه، پاکزاد / راهنماي طراحي فضاهاي شهري در ايران / شهيدي / 1386
5-جهانشاه، پاکزاد / مباني نظري و فرايند طراحي شهري / شهيدي / 1386
6-جهانشاه، پاکزاد / سير انديشه ها در شهرسازي (1) شرکت عمران شهرهاي جديد / 1386
7-جهانشاه، پاکزاد / مقالاتي در باب طراحي شهري / جلد 1 / شهيدي / 1386
8-جهانشاه، پاکزاد / مقالاتي در باب طراحي شهري / جلد 2 / شهيدي / 1386
9- هدمن، ريچارد – يازوسکي، اندرو / مباني طراحي شهري / راضيه رضازاده – مصطفي عباس زادگان / دانشگاه علم و صنعت / 1381
10-توسلي، محمود / طراحي فضاهاي شهري / وزارت مسکن و شهرسازي / 1371
11- کالن، گوردن / گزيده منظر شهري / منوچهر طبيبيان / انتشارات دانشگاه تهران / 1377
12-گروتر، يورگن / زيبايي شناسي در معماري / جهانشاه پاکزاد و عبدالرضا همايون / دانشگاه شهيد بهشتي / 1375
13-ياحقي، محمدجعفر و ديگران / راهنماي نگارش و ويرايش / به نشر / 1385
14- نما در معماري ايران، نشريه ي معمار، شماره ي 51، صفحه 40 – 10
15- فراموشي نماهاي شهري / سارا صاحبي / www.vanda-architect.persianblog.ir / accessed2008
16- نماهاي ناهماهنگ، سيماي شهرهاي امروز ما / www.city-dream.blogfa.com / accessed2008
17-بايدها و نبايدهاي نماهاي شهري / سارا صاحبي – حميدرضا آقايي / www.view.aruan.ir / accessed2008
18-Moughtin, Cliff & others / Urban Design: Street & Square / Oxford / 2003
19-Edelman, Sandra / What not to build / Creative home owner / 2006
20- Llewellyn Davies / Design / Urban Design Compendium / English Partnership / 2002
21- / 1387 آذرخش Cowan, Robert / The Dictionary of Urbanism / Streetwise press/
22- A guide to Brookline sign and Façade design / www.brookline.ma.us / accessed2008
23- Façade / www.yourdictionary.com / accessed2008
24- Design Guidelines for the sign, lighting and awning program (SLAP) / www.waukegandowntown.org / accessed2008
25- Building Facades / www.ci.longmont.co.us / accessed2008
ماهنامه فني – تخصصي دانش نما 175- 174
/ن
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}